کامل ترین مؤمنین از جهت ایمان نیکوترین آنان از نظر اخلاق است
کافى 2 / 99، باب حسن الخلق، حدیث
حسن خلق دارای آثار و فواید فراوانی است. این آثار در دنیا و آخرت دیده می شود از جمله:
آثار دنیوی حسن خلق
الف:پیوندهای دوستی را محکم و پایدار می کند. پیامبرگرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرمود: «حُسْنُ الْخُلْقِ یُثَبِّتُ الْمَوَدَّة؛ خوشرویی دوستی را پایدار می کند».
ب:موجب آبادی سرزمین ها و طول عمر می گردد. امام صادق علیه السلام در این باره فرمود: «اِنَّ الْبِرَّ وَ حُسْنَ الْخُلْقِ یَعْمُرانِ الدَّیارَ وَ یَزیدانِ فِی الْاَعْمارِ؛ به درستی که نیکوکاری و خوش خلقی، سرزمین ها را آباد می کند و بر عمرها می افزاید».
ج:روزی را زیاد می کند. امام علی علیه السلام می فرماید:«فی سِعَةِ الْاَخلاقِ کُنُوزُ الْاَرزاقِ؛ گنجینه های روزی در نرمخویی و گشاده رویی است».
د:موقعیت اجتماعی انسان را بهبود می بخشد. همان حضرت می فرماید: «کَمْ مِنْ وَضیعٍ رَفَعَهُ حُسْنُ خُلْقِهِ؛ چه بسیار فرد بی مقداری که خوشرویی اش او را برتری بخشیده است».
و: مشکلات و ناهمواری های زندگی را هموار می سازد. همان امام فرمود: «مَنْ حَسُنَ خُلْقُهُ سَهُلَتْ لَهُ طُرُقُهُ؛ هرکس خلقش نیکو شد، راه های زندگی برایش هموار می گردد».
آثار اخروی حسن خلق
الف: موجب نیل به درجات عالی می شود. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «اِنَّ الْعَبْدَ لَیَبْلُغُ بِحُسْنِ خُلْقِهِ عَظیمَ دَرجاتِ الاخِرَةِ وَ اَشْرَفَ الْمَنازِلِ وَ اِنَّهُ ضَعیفُ الْعِبادَةِ؛ به درستی که بنده، در سایه خوش خلقی خود به درجات بزرگ و مقامات والایی در آخرت می رسد، با آنکه عبادتش ضعیف است».
ب: حساب را آسان می کند. امام علی علیه السلام می فرماید: «حَسَّنْ خُلْقَکَ یُخَفِّفِ اللهُ حِسابَکَ؛ اخلاقت را نیکو کن تا خداوند حسابت را آسان کند».
ج: آمرزش گناهان. امام صادق علیه السلام فرمود: «اِنَّ الْخُلْقَ الْحَسَنَ یُمیثُ الْخَطیئَةَ کَما تُمیثُ الشَّمْسُ الْجَلیدَ؛ به درستی که اخلاق نیکو لغزش ها را ذوب می کند همان گونه که آفتاب یخ را».
د: ورود به بهشت. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «اَکْثَرُ ما تَلْجُ بِهِ اُمَّتیَ الْجَنَّةَ تُقْوی اللهِ وَ حُسْنُ الْخُلْقِ؛ بیشترین امتیازی که امت من به سبب داشتن آن به بهشت می رود، تقوای الهی و خوش خلقی است.
کامل ترین مؤمنان
امام باقرعلیه السلام که شکافنده ى علوم و حقایق و بیناى به اسرار است در این زمینه مى فرماید :«إنَّ أکمَلَ المُؤمنینَ إیماناً أحْسَنَهُم خُلْقاً؛ کامل ترین مؤمنین از جهت ایمان نیکوترین آنان از نظر اخلاق است» (کافى 2 / 99، باب حسن الخلق، حدیث 1). معلوم مى شود بدون مکارم اخلاقى و حسنات نفسى، ایمان در وجود انسان ناقص و در مرتبه اى ضعیف است، و این نقص و ضعف را ارزش هاى اخلاقى درمان مى کند و ایمان را به برترین و کامل ترین درجه ى خود مى رساند.
مقرب ترین انسان در قیامت به پیامبر
پیامبر اکرم (ص) می فرماید: «أقربُکُم مِنّى مَجلِساً یَومَ القِیامَةِ أحسنُکُم خُلْقاً وَخیرُکُم لاِهلِهِ؛ نزدیک ترین شما به من از نظر جایگاه در قیامت نیکوترینتان از جهت اخلاق و بهترینتان نسبت به خانواده اش مى باشد» (عیون اخبار الرضا:2 / 38، باب 31، حدیث 108؛ وسائل الشیعه: 12 / 153، باب 104، حدیث 15927). در روایتى دیگر فرموده است: «أقربُکم مِنّى غَداً فِى المَوقِفِ أصدَقُکُم لِلحَدِیثِ وَأدّاکُم لِلأمانَةِ وَأحسَنُکُم خُلُقاً؛ نزدیک ترین شما به من در قیامت راستگوترینتان در گفتار و اداکننده ترینتان نسبت به امانت و نیکوترینتان از نظر اخلاق است» (مجموعه ى ورام: 2 / 31؛ بحار الانوار: 74 / 152، باب 7، حدیث 83 ).
کمال ایمان
حضرت صادق علیه السلاممی فرماید: «أربعُ مَن کُنَّ فیه کَمُلَ إیمانُهُ وَإن کانَ مِن قَرْنِهِ إلَى قَدَمِهِ ذُنُوباً لَم یَنْقُصْهُ ذَلِک ، قالَ : وَهُو الصّدقُ وأداءُ الأمانةِ وَالحَیاءُ وَحُسنُ الخُلُقِ؛ چهار خصلت است اگر در کسى باشد ایمانش کامل مى شود، اگرچه از سر تا پایش گناهانى باشد، این گناهان چیزى از او نمى کاهد؛ فرمود: و آن چهار چیز: صدق و اداى امانت و حیا و حسن خلق است» (کافى: 2 / 99، باب حسن الخلق، حدیث 3 ؛ بحار الانوار: 68 / 374، باب 92، حدیث 3).
منابع :
1. ارشاد القلوب دیلمی، ترجمه مسترحمی،
2. زیباییهای اخلاق، استاد حسین انصاریان، ص 160-157،
3. مقاله حسن خلق و سوء خلق، نوشته یاسر ناظم نیا،
تهیه و تنظیم : گروه حوزه علمیه تبیان
1- دیانت و تقوی:شوهری که متدین و با تقوی باشد، حقوق همسرش را حفظ می کند و
هیچ گاه در پی هوس های نامشروع نیست، به او احترام می گذارد و از هرگونه ستم احتراز ( دوری ) می کند.
امام باقر(ع) می فرمایند: " شایستگی داماد در تقوا و دیانت و امانت او نهفته است؛ هر کس واجد این شرایط باشد درخواست وی را بپذیرید."
2- حسن خلق:یکی از ویژگی های شوهر شایسته آن است که از نظراخلاقی مهربان، خوشرو و نسبت به همسرش دوستی مخلص باشد.
حضرت رسول ( ص ) می فرمایند : هرگاه فردی به خواستگاری دخترتان آمد که از نظر دین و اخلاق شما را راضی می کرد دخترتان را به ازدواج او در آورید.
3- فعّال و تلاشگر: شوهر باید برای تأمین نیازمندی های مادی و معنوی خانواده اش کوشش و فعالیت نماید. بدترین شوهر کسی است که در خانه بنشیند و همسرش را برای تهیه مایحتاج خانه به کار وا دارد.
4- عفّت زبان :بیان ، یکی از عوامل تشکیل دهنده شخصیت است. کسی که در گفتار با کلمات توهین آمیز و فحش و ناسزا دیگران را بیازارد، عفت زبان ندارد. چنین فردی قبل از هر کس همسرش را مورد حمله قرار می دهد و در برابر هر چیزی که مطابق میلش نباشد به ناسزاگویی می پردازد. بنابراین ، داشتن عفت زبان یکی از خصوصیات یک شوهر شایسته است.
5- سخاوت :فردی که خِسّت و بخل را بر خود و دیگران روا دارد ، شوهر خوبی نخواهد بود. بخشش و فراهم کردن رفاه و توسعه دادن به زندگی خانواده از طریق مال حلال و دست و دل باز بودن، از خصوصیات یک شوهر خوب است. تهیه هدیه و کادو برای همسر از اعمالی است که یک شوهر شایسته به مناسبت های مختلف انجام می دهد.
6- مهمان نوازی :مردی که نان خانه اش را کسی ندیده و درِ منزلش را به روی دوستان و اقوام ببندد، همسر خوبی نخواهد بود. این مرد باید بداند همسرش که در خانه پدر و مادر بزرگ شده و با خویشاوندانش معاشرت و رفت و آمد داشته ، نمی تواند با آنان قطع رابطه کند. بنابراین مهمان نوازی و معاشرت با خویشاوندان از صفات یک شوهر خوب است.
7- آراستگی :همانطور که شوهر متوقع است همسرش آراسته باشد ، خودش نیز باید به وضع ظاهرش برسد و از نظر لباس و نظافت دقت کافی بنماید. خیلی از مردان به وضع ظاهر خود توجه ندارند و همیشه مورد انتقاد و اعتراض همسر خود قرار می گیرند.
8- امین بودن :مرد باید از هرگونه پنهان کاری یا عدم صداقت با همسرش بری باشد؛ زن ، امین او و او ، امین زن باشد. در این صورت است که زندگی ، سعادت و خوشبختی را به دنبال خواهد داشت.
9- اصالت و نجابت خانوادگی :از ویژگی هایی که در شوهر اهمیت خاص دارد ، یکیوراثت و دیگریمحیط است که اصالت خانوادگی هر دو را در بر دارد. بنابراین دختران باید در نظر داشته باشند فردی را به شوهری برگزینند که از یک خانواده نجیب و خوشنام بوده و در یک محیط خانوادگی سالم بزرگ شده باشد.
10- عاقل و خردمند :یکی از ویژگی های شوهر شایسته ، داشتن هوش و ذکاوت کافی و تخصص است. چنین شوهری آموزش لازم برای اشتغال به کسب حلال را دیده؛ و هر اندازه علم و کمالش بیشتر، و هوش و درایتش زیادتر باشد ، شایسته تر خواهد بود.خلاصه می توان گفت کهزن باید از ازدواج با مردی که دارای ضد ارزش های زیر است، خودداری کند.
شرابخوار ؛
بد اخلاق ؛
بد چشم و بی بند و بار؛
بدبین ("سوء ظن" ، نه "غیرت") ؛
خسیس ؛
بدون احساس مسئولیت ؛
تنبل؛
سفیه و ناهنجار؛
خیلی ها فکر می کنند که درست از لحظه ای که خطبه عقد جاری شد، دیگر تمام مرزها از بین می رود و زن و شوهر باید بدون هیچ حرف ناگفته ای زندگی عاشقانه شان را شروع کنند! در دایره لغت این افراد، رازداری بعد از ازدواج جایی ندارد و معتقدند که زن و شوهر هیچ چیز را نباید از هم مخفی نگه دارند.
این صداقت خالصانه خیلی ستودنی است اما وقتی رنگ و بوی افراط و صداقت محض به خود می گیرد، کم کم شبیه یک ساده لوحی پردردسر می شود که ممکن است مشکلات زیادی برایتان به وجود آورد. همان طور که در مثل داریم:
جز راست نباید گفت هر راست نشاید گفت
• دلخوری های مربوط به خانواده همسر که شما بدون هیچ ملاحظه ای با همسرتان در میان می گذارید، مصداق بارز همین رازگویی هایی است که فایده چندانی ندارند. فرض کنید که شما به دلایلی از مادر شوهرتان رفتار ناخوشایندی دیده اید و هنوز از او دلخورید. بعد همان زمان همسرتان شروع به تعریف و تمجید از مادرش می کند که چقدر زن فهمیده، درستکار و محترمی است.
در این شرایط اصلا لازم نیست مقابل همسرتان جبهه بگیرید و شروع کنید به نقض کردن گفته های او و حتی بدتر از آن پرونده تمام حرف هایی را که مادرشوهرتان به شما زده و شما را آزرده، باز کنید. بگذارید این مسائل بین شما و مادرشوهرتان به شکلی منطقی و باگذشت حل شود و روی روابط شما با همسرتان سایه نیندازد.
•بدتر از آن وقتی است که شما از خانواده نامزدتان دلخورید و اتفاقا ماجرایی پیش می آید که نامزدتان هم از یکی از اعضای خانواده اش دلخور می شود و این دلخوری را با شما درمیان می گذارد. بعد از آن شما شروع به برشمردن تمام بدی های آن فرد می کنید و باز داستان دلخوری هایتان را از او سر می دهید و حتی کاسه داغتر از آش می شوید و از خود همسرتان هم بیشتر بد طرف مقابل را می گویید!
یادتان باشد که همسر شما هر قدر هم که در آن لحظه عصبانی باشد، دوست ندارد از زبان نفر سومی مثل شما خطاهای خانواده اش را بشنود. این لحظات در ذهن همسر شما ثبت می شود و اگر زمینه تلافی کردن او را فراهم نکند، قطعا او را از شما دل چرکین می کند و باعث می شود دفعات بعدی درد دل هایش را با شما در میان نگذارد.
• برعکس این هم اشتباه است. لازم نیست در این شرایط دایه مهربان تر از مادر شوید و شروع کنید به خوب گویی افراطی از کسی که همسرتان را دلخور کرده! شما فقط شنونده باشید و سعی کنید همسرتان را آرام کنید. بعد از آن هم، وقتی عصبانیت همسرتان فروکش کرد، هرگز این مشکل و دلخوری را به یاد او نیاورید و از آن به عنوان ابزاری برای مظلوم نمایی خودتان استفاده نکنید.
مشکلات اعضای خانواده شما با هم، چیزی نیست که بخواهید به همسرتان انتقال دهید. البته قرار نیست چیزی را هم مخفی کنید اما از این مسائل در حدی با او صحبت کنید که اگر بعدها در جمعی کسی راجع به این مشکل چیزی گفت، همسر شما بی خبر نباشد
• اگر در خانواده شما یا همسرتان، کسی پشت سر همسر شما بدگویی کرد، لازم نیست عین همین حرف ها را کف دست همسرتان بگذارید. در غیر این صورت، آتشی در می گیرد که خودتان در آن خواهید سوخت.
اگر موضوع خیلی اهمیت داشت و پای اشتباهات همسرتان در میان بود، سعی کنید به نرم ترین حالت ممکن، جوری که همسرتان ذره ای متوجه بدگویی دیگری از خودش نشود، ماجرا را با او در میان بگذارید. فقط در حدی که درباره اشتباهش به او هشدار داده باشید و در صورت نیاز، او را متوجه دلخوری طرف دیگر از همسرتان کرده باشید. آن هم با نیت این که همسرتان را به دلجویی از آن شخص ترغیب کنید.
• مشکلات اعضای خانواده شما با هم، مشکلات شخصی خواهر شما با همسرش یا حتی رازهایی که یک دوست به عنوان درد دل با شما در میان می گذارد، چیزی نیست که بخواهید به همسرتان انتقال دهید. البته قرار نیست چیزی را هم مخفی کنید اما از این مسائل در حدی با او صحبت کنید که اگر بعدها در جمعی کسی راجع به این مشکل چیزی گفت، همسر شما بی خبر نباشد. همین و بس. دانستن جزئیات هیچ ضرورتی ندارد و کمکی به زندگی دو نفره شما نخواهد کرد.
• این که تمام پسرهای فامیل و دوست و آشنا روزی آرزوی ازدواج با شما را داشته اند (خانم محترم!) یا مادر شما به محض تمام شدن سربازی تان یک لیست بلند بالا از دختران دم بخت در اختیارتان قرار داده که از قضا همه شان علاقه مند ازدواج با شما بوده اند(آقای محترم!)، چیزی نیست که بخواهید با نامزدتان در میان بگذارید. مگر آنکه بخواهید پای بی اعتمادی، سرخوردگی، تحقیر و احساس ناامنی را به زندگی تان باز کنید. همه موارد این چنینی را پشت در محضر جا بگذارید و زندگی جدیدتان را تنها با فکر همین یک نفری که با او سر سفره عقد نشسته اید شروع کنید.
• این که در خیابان کسی مزاحم شما شده است، یا آرایشگر جدید محله تان که از نامزد داشتن شما خبر نداشته، برایتان خواستگار پیدا کرده است (خانم محترم) موردی است که نه تنها نباید به همسرتان بگویید بلکه خودتان هم در همان لحظه باید فراموشش کنید. گفتن از این مسائل این حس را در همسر شما به وجود می آورد که هر زمان ممکن است شما را از دست بدهد و این اصلا حس خوشایندی نیست .
اگر تازه نامزد کرده اید یا اگر مدتی است که ازدواج کرده اید، بدانید که مواردی وجود دارد که هیچگاه تغییر نمی کند مثل احساس نیاز به تقدیر و تشکر یا احساس نیاز به داشتن رابطه خصوصی، و این فقط مختص آقایان نیست بلکه خانم ها را نیز شامل می شود .
جملههای کلیدی برای جذب همسر را باید چون نهالى دانست که لازم است تمام تمهیدات را بهکار بست تا این نهال سست و شکننده، حفظ و بارور شود و به درختى تناور تبدیل گردد و ریشهی آن، در اعماق جان زن و مرد نفوذ کند. آنچه در این میان دارای اهمیت میباشد، محبت و شیوههاى صحیح ابراز آن است. محبت بین زن و مرد ، اکتسابى است، بدین معنا که هم زن و هم مرد، باید شیوههاى ابراز آن را آموزش دیده، تمرین کنند و به کار برند .
ابتدا به جملههای کلیدی که بیان آنها از زبان آقایان به همسرشان در ایجاد یک زندگی شاد و سالم، پراهمیت میباشد، می پردازیم و سپس به بررسی این مسأله در خصوص خانمها اشاره خواهیم داشت .
روز خوبی داشتی؟
هنگامیکه از همسر خود در مورد چگونگی گذراندن روزش پرسش میکنید، برداشت او این خواهد بود که شما انسان بافکری هستید و مشتاقاید بدانید او ساعات کاری خود را چگونه سپری کرده است این سؤال، به همسر شما مجوز آن را خواهد داد که مدتی در مورد کوچکترین اتفاقاتی که برایش افتاده، صحبت نماید. با این عمل، به او فرصتی میدهید تا با گفتگو، شما را بهعنوان محرم اسرار خود در نظر بگیرد
تو زیباترینی !
این جمله باعث افزایش اعتمادبهنفس در او خواهد شد. شما به همسر خود اطمینان میدهید که او برای شما جذاب است و به او علاقه دارید. این تحسین و تعریف بسیار مهمی در دنیای زنانه محسوب شده و امتیاز شما را در نزد همسرتان، ارتقای چشمگیری خواهد داد. همچنین بیان این جمله، به او تفهیم میکند که شما تا چه حد برایش ارزش قائل هستید.
در مورد (هرچیزی) چه احساسی داری؟
پرسیدن این سؤال، به همسرتان نشانمیدهد که شما خالصانه برای احساسات او اهمیت قائل هستید. زنها عاشق بیان احساساتشان در مورد هر موضوع قابل تصوری میباشند. این سؤال، بیانگر جنبهی مهربانی و دلسوزی یک فرد است. وقتی همسرتان درمییابد که شما توجهتان را به او مبذول داشتهاید، او نیز متقابلاً احساسات خود را با شدت بیشتری، اهدا خواهد نمود.
تو واقعاً زرنگ و باهوشی
با تصدیق نمودن هوش و ذکاوت او، این مفهوم را میرسانید که علاوه بر محاسن ظاهری، متوجه ذهن و فکر توانمندش نیز شدهاید. همسر شما با شنیدن این جمله، در مورد همهی جوانب زندگی خود، احساس رضایت و خشنودی خواهد نمود. این سخن، نشانهی احترام از طرف شما برای همسرتان محسوب میگردد. زنها، عاشق مردان صمیمی و خوشقلب میباشند و هیچچیزی بهتر از بیان و تشخیص هوش و ذکاوت آنان، نمیتواند صفات عالی شما را آشکار نماید.
میخواهم همهی عمرم را با تو سپری کنم
هنگامیکه این جمله را بیان میدارید، او را به تداوم تعهدتان، مطمئن میسازید و بهتبع، همدلی همیشگی او را خواهید
داشت.
جملههای کلیدی برای جذب همسر زندگی زناشویی را باید چون نهالى دانست که لازم است تمام تمهیدات را بهکار بست تا این نهال سست و شکننده، حفظ و بارور شود و به درختى تناور تبدیل گردد و ریشهی آن، در اعماق جان زن و مرد نفوذ کند
تو بهترین دوست منی
به این معنی است که برای رابطهتان ارزش قائل هستید و مایلاید کارهایی را به همراه او انجام دهید که مردان دیگر ممکن است قادر به انجام آنها نباشند. همسرتان بعد از شنیدن این جمله، پیوستگی مقاومتناپذیری با شما پیدا خواهد نمود. این جملات، شما را در نظر او بهجای یک فرد عادی، به انسانی جذاب تبدیل میکند
.
تو یک مادر ایدهآل خواهی شد یا هستی
اغلب زنها آرزو دارند که روزی بچهدار شوند، همچنین بیشتر مواقع با خودکلنجار میروند که آیا در این راه موفق خواهند بود یا نه. با گفتن این جمله، به او اطمینان میدهید که بهطورحتم به هدفش خواهد رسید، بهعلاوه با ارضای نیازهای درونیاش، باعث آرامش و تسکین او میشوید. بیان این کلمات از زبان شما بهعنوان یک همسر، او را تبدیل به خوشحالترین انسان روی زمین خواهد نمود.
تو زندگی منو کامل میکنی
این جمله میگوید که او، تنها فرد مورد علاقهی شماست. همهی زنها دوستدارند این جمله را از زبان شوهرشان بشنوند. بیان این عبارت، به مفهوم آن است که همسر خود را بهطور کامل پذیرفتهاید و او مکملی همیشگی برای شماست. به اینترتیب در همسرتان، احساسی لذتبخش و پایدار بهوجود خواهد آمد. این جمله تأکید میکند که شما در زندگی، به او نیاز داشته و نمیتوانید بدون او به زندگی ادامه دهید. زنها از شنیدن چنین جملاتی، بسیار دلگرم میگردند.
دوستت دارم
برایش اهمیت بسیار زیادی قائلایم، میتواند تأثیر شگرفی به همراه این جملهی دوکلمهای معروف و کوتاه که همگی ما داشته باشد. هر روز چندینبار این جمله را برای همسرتان تکرار نمایید چراکه گفتن این عبارت به او، باعث روشن نگاه داشتن شعلههای آتشی میگردد که همیشه نیاز به برافروزی دارند. اگر در بین شما، کسانی هستند که تا به حال این جمله را به همسرشان نگفتهاند، بدون تردید، آن را بیان کنید. وقتی اثر شگرف این جمله را در همسرتان ببینید، هرگز از تکرار آن کوتاهی نخواهید کرد.
خانم ها با گفتن شش جمله زیر به همسرانشان، آنها را سرشار از عشق و علاقه می کنند، این جملات عبارتند از:
عالی به نظر می رسی
مردها درست مثل خانمها احساس نا امنی می کنند. ممکن است که این ضعفشان را نشان دهند یا نه. اما گاهی اوقات تعجب می کنند اگر شکمشان بزرگ شده باشد و از کمربندشان جلوتر زده باشد یا موارد دیگر. پس گاهی اوقات باید از آنها تعریف و تمجید کرد.
من عاشق هیکل تو هستم.
ما با گفتن این جمله نمی خواهیم دروغ بگوییم.این جمله را بدون اینکه بخندید یا شرمنده شوید بگویید. مردها نسبت به بدنشان حساس هستند و همچنین آنها دوست دارند بدانند بدنشان شما را مجذوب می کند.
من به وفاداری تو اطمینان دارم
در اعماق قلب هر مردی این آرزو وجود دارد که همسرش با تمام وجود به او اعتماد داشته باشد. چند بار شده مردی را ببینید که به همسر خود می گوید: "فقط اگر به من اعتماد داشتی..."
این جمله " من به تو اعتماد دارم " ، به اعتماد به نفس او کمک می کند. با گفتن این جمله به او می فهمانید که به او مطمئن هستید و از این بابت که او توسط فرد دیگری گمراه نمی شود خیالتان راحت است.
حق با شماست
ما همه دوست داریم که حق با ما باشد که مردها هم از این مقوله مستثنی نیستند. شما می دانید چه مواقعی؟ گاهی اوقات، وقتی که حق با اوست بهتر است به او بگویید مخصوصا اگر با هم بحث کرده اید. مطمئنا فکر می کنید که با گفتن این جمله همسرتان فکر می کند که شما ترسیده اید یا در بحث کم آورده اید اما این جمله باعث می شود که بحثتان تمام
شود. با شنیدن این جمله، به همسرتان احساس خوبی دست می دهید و به او ثابت می شود که شما فردی منطقی هستید و اشتباهتان را پذیرفته اید و این به هموار کردن مخالفت های بعدیتان کمک می کند.
این پیچ را باز می کنی ؟
مردها دوست دارند احساس مردانه کنند. این نکته ریشه در فرهنگ ما دارد. کمک کردن در کارهای ساده به آنها احساس خوبی می دهد. ما نمی گوییم که شما از آنها کارهایی را بخواهید انجام دهند که از دست خودتان برمی آید اما اگر به دستیار نیاز داشتید، همسرتان مورد خوبی هستند که آنها را هم شاد می کند.
تو کچل نیستی؟
حدود یک چهارم مردها در سن 25 سالگی ریزش مو پیدا می کنند و تا سن 60 سالگی دو سوم موهایشان را از دست می دهند. از دست دادن موهایشان برای آنها ترسی را به دنبال می آورد. بنابراین حتی اگر همسرتان مقداری تاسی پیدا کرده است، به او بگویید که کچل نیستی. این جمله دقیقا معادل این است که شما بپرسید به نظر شما این لباسی که تن من است مرا چاق نشان می دهد؟
در مثالی که در زیر آمده، مطلب به صورت شفاف تری بیان شده است :
حدود یک سال ونیم که از ازدواجم با مهرداد می گذره. اوایل ازدواجمون مهرداد خیلی حواسش بهم بود و توجه زیادی بهم داشت. مدتی از ازدواجمون که گذشت من مهردادرو مثل گذشته نمی دیدم، خیلی زود عصبانی می شد و بر سر مسائل جزئی و پیش پا افتاده بحث و مشاجره می کرد. خیلی وقت ها اونو مضطرب می دیدم و نگران، ولی وقتی ازش دلیلش را جویا می شدم طفره می رفت و یه جواب سربالا می داد. دوست چندانی نداشت و ما حتی رفت و آمد خانوادگی هم با کسی نداشتیم از بس که بداخلاق بود. بعدها متوجه شدم که نه تنها نسبت به من بلکه نسبت به دیگران هم این رفتارها رو داره رفتارهایی مثل بداخلاقی، سوءظن، رفتارهای مضطربانه، توهم، حساسیت نسبت به مسائل جزئی و کم اهمیت و..... سرتون را درد نیارم رفتار مهرداد هر روز بدتر و بدتر می شد تا این که از طریق یکی از دوستام که روان پزشک بود و من یه ترتیبی دادم که به خونمون بیاد متوجه شدم که مهرداد دچار (شخصیت پارانوئیدی) است و خودش و خانوادش از این بیماری اطلاع داشتند و این مسأله به این مهمی را از من و خانوادم پنهون کردن حالا من باید با این بیماری و بزرگ تر از اون، این بی صداقتی که از اول ازدواج با من بوده چه کنم؟
آگاهی از سلامت روانی و جسمانی و تعادل عاطفی طرف مقابل قبل از عقد زوجیت امر بسیار مهمی است. پنهان کردن هرگونه مشکل جسمی و احیاناً مشکل روانی و یا اختلال شخصیت نه تنها شخص را مرتکب مسئولیت اخلاقی، شرعی و قانونی می کند، بلکه نگرانی های زیادی را در پایه ریزی یک زندگی مشترک و ادامة آن در پی خواهد داشت. چه بسیار مشاهده می شود که افرادی با نیت دلسوزانه در فکر ازدواج فرزندشان هستند که مدتی دچار بیماری بوده و به آنان توصیه می کنند که اگر ازدواج کند می تواند سلامتی خود را بازیابد. متأسفانه در بسیاری از موارد این قبیل ازدواج ها دوام چندانی ندارد. همان طور که در داستان بالا مشاهده کردید مهرداد که دچار شخصیت پارانوییدی است و با اصرار اطرافیان و بدون آن که طرف مقابل اطلاعی از این اختلال داشته باشد، ازدواج کرده است، نمی تواند زمینه آرامش همسرش را فراهم نماید و زندگی موفقی را تجربه نمایند. چراکه از جمله ویژگی های اصلی این بیماری سوءظن گسترده نسبت به دیگران، حساسیت زیاد نسبت به دیگران، و هم چنین حساسیت نسبت به مسائل جزئی و کم اهمیت، باورها و نگرش های متعصبانه، بد اخلاقی، توهم، رفتارهای مضطربانه، مشاجره های خشم آلود و عدم ارتباط عاطفی با دیگران می باشد. طبیعی است که فردی که دچار چنین ویژگی هایی می باشد نمی تواند در زندگی مشترک خود موفق باشد. این قبیل افراد تمایل دارند حتی مشکلات خود را به عوامل بیرونی نسبت دهند. انتقادپذیر نیستند، به ندرت حاضر می شوند به کلینیک های درمانی مراجعه کنند و تحت درمان قرار بگیرند. این اختلال در آقایان بیشتر از خانم ها مشاهده می شود.با توجه به مطالبی که ذکر شد آیا چنین افرادی می توانند یک زندگی موفق را پایه ریزی کنند و در آینده فرزندان سالمی را چه از لحاظ روحی و چه از لحاظ جسمی تحویل جامعه بدهند؟؟؟
چنانچه دختر یا پسر سابقه ابتلا به بیماری جسمی یا ناراحتی روانی و یا دچار یک اختلال شخصیتی بوده که مدتی زیر نظر یک روان پزشک و روان شناس بوده و ممکن است مدتی در بیمارستان به علت یک بیماری جسمی تحت درمان بوده، شایسته است قبل از ازدواج، به اطلاع طرف مقابل برساند
چنان چه دختر یا پسر سابقه ابتلا به بیماری جسمی یا ناراحتی روانی و یا دچار یک اختلال شخصیتی بوده که مدتی زیر نظر یک روان پزشک و روان شناس بوده و ممکن است مدتی در بیمارستان به علت یک بیماری جسمی تحت درمان بوده، شایسته است قبل از ازدواج، به اطلاع طرف مقابل برساند تا در صورت نیاز و تمایل ، خانواده ایشان بتوانند در موردبیماری ،امکان ازدواج و چگونگی زندگی مشترک بافرد بیماراز متخصصان مربوط مشورت لازم رابگیرند.
"چندین سال است که خواستگاران زیادی به خانه ما رفت و آمد می کنند با شرایط شغلی و تحصیلی متفاوت. اما حقیقت آن است که به هیچ کدام نمی توانم اعتماد کنم. و در هنگام صحبت کردن با آنها تشخیص میزان صداقت و راستگویی طرف مقابل برایم مشکل است. احساس می کنم هر حرفی که با من می زنند عاری از صداقت است و به همین دلیل تا به حال نتوانستم همسر مورد دلخواه خود را انتخاب کنم. ناگفته نماند که خواستگاران مناسبی هم داشته ام و بارها از اطرافیان خود شنیده ام که گفته اند: تو فرصت های زیادی را از دست داده ای. اما نمی دانم چه کنم. چگونه به دیگران اعتماد کنم؟"
واقعیت این است که افزایش میزان آمار طلاق و عدم موفقیت در ازدواج های امروزی نوعی بدبینی و بی اعتمادی را در نسل جوان به وجود می آورد. مشکلات اقتصادی، کمبود درآمد، بالا رفتن انتظارات دختر و پسر، و... به جای خود بی اعتمادی که در حال حاضر در دل ها وجود دارد در طرف دیگر زمینه سازی برای شکل گیری یک ازدواج را با مشکل روبرو کرده است .
البته بخشی از این بی اعتمادی می تواند به افزایش روابط دختر و پسر در زمان پیش از ازدواج برگردد و حال آنکه همه دختران و پسران موافق چنین ارتباط هایی نیستند و تمایل دارند همسر آینده خود را از میان افراد پاکدامن و متعهد انتخاب کنند. و در این آشفته بازار بی مبالاتی و عشق های زود گذر و روابط سطحی و آرمان های نه چندان منطقی، عده ای بدون داشتن توان محک زدن خوب و بد به بی اعتمادی و بدبینی روی می آورند .
تقاضای داشتن روابط پنهانی و ذکر راز و رمزهای فراوان در جلسات و خواستن از طرف مقابل که آنها را افشا نکند، همچنین غیرطبیعی بودن برخی روابط مثل اینکه خواهر و یا پدر او مایل به آمدن به خواستگاری نباشد، همه و همه می توانند از جمله عوامل کمک کننده برای تشخیص راستگو نبودن طرف مقابل باشد.
اما روان شناسان راه برون رفت از این مخمصه را برای جوانان آگاهی از راه های شناخت صحیح و توانایی محک زدن افراد معرفی می کنند.
امام صادق می فرمایند: همه گناهان و پلیدی ها در اتاقی قرار می گیرد که کلیدش دروغ است. لذا شناخت همسر راستگو می تواند زندگی را از بسیاری از مشکلات و دغدغه ها و نابهنجاری ها نجات دهد.
اولین اقدام برای تشخیص راست و دروغ طرح سئوالات معکوس است به نوعی که خواسته خود را به صورت معکوس بیان کنید. مثلاً خانم می تواند در مورد نحوه خرج کردن از آقا چنین سئوال کند. "به نظر شما این چیز بدیه که تمام درآمد خودمون رو جز برای نیازهای ضروری و اولیه خرج نکنیم و اون رو پس انداز کنیم؟ مسافرت نریم، میهمانی ندهیم، خرید نکنیم و..." شما با این روش با شیوه ای غیرمستقیم خواسته خود را در نوع دیگری مطرح کرده اید.
گام بعد برای تشخیص راست از دروغ این است که ادعاهای او را با عملش تطبیق دهید. مثلاً اگر او مدعی است که اهل مطالعه بسیار است می توانید از او بخواهید که تعدادی از کتاب های مورد مطالعه اش را معرفی کند. در فرصتی بعد مبحثی را در همان کتاب طرح کنید و او را به گفتگو بکشانید .و یا فرد معتقدست که انجام واجبات از اهمیت خاصی برایش برخوردار است اما در مواقع رفت و آمدهای خواستگاری و ملاقات ها عمل به واجبات را در اولویت خود نمی گذارد (فرض کنید اعتقاد به حجاب را عنوان می کند اما در عمل پای بند به عمل کردن به آن نیست.) در موردی دیگر فرد عنوان می کند که مقید به رعایت نظم در کارهاست در این شرایط می توانید دقت کنید که آیا ملاقات های خواستگاری را در وقت تعیین شده به انجام می رساند؟
گام بعد این است که به دریافت پاسخ در مورد موضوعات مختلف در شرایط متفاوت بپردازیم. در این مورد توصیه می شود در مورد یک موضوع چندین بار، سئوال های گوناگون پرسیده شود. از قدیم گفته اند دروغ گو فراموش کار است. لذا اگر شخص در ارائه پاسخ صداقت نداشته باشد در یکی از این شرایط عدم راستگویی خود را بروز خواهد داد.
فرض کنید شخص عنوان می کند اولویت ملاک های من ایمان است. می توانید در شرایطی دیگر از او سئوال کنید میزان درآمد ماهیانه همسر باید در چه حد باشد تا مورد رضایت شما باشد؟ و یا «اگر شخصی مؤمن و معتقد با درآمدی نه چندان بالا اما تحصیل کرده به خواستگاری شما بیاید مورد قبول شما واقع می شود؟»
وقتی طرف مقابل شما در پاسخ به یک سئوال چشم هایش را به سمت چپ خود هدایت می کند به راستگویی نزدیک تر است و اگر چشمان خود را به طرف راست خود سوق می دهد احتمالاً به پاسخی ساختگی روی آورده است.
تقاضای داشتن روابط پنهانی و ذکر راز و رمزهای فراوان در جلسات و خواستن از طرف مقابل که آنها را افشا نکند، همچنین غیرطبیعی بودن برخی روابط مثل اینکه خواهر و یا پدر او مایل به آمدن به خواستگاری نباشد، همه و همه می توانند از جمله عوامل کمک کننده برای تشخیص راستگو نبودن طرف مقابل باشد.
علاوه بر این صاحب نظران در زمینه مهندسی ذهن و NLP معتقدند افراد در هنگام بیان نظرات و به خاطر آوردن و ابراز صحبت های خود معمولاً به یکی از طرفین نگاه می کنند. در تمایل چشم ها به چپ فرد در حال یادآوری تصویر واقعی درگذشته است. و در تمایل چشم ها به راست فرد در حال ساخت تصاویر نو و تازه است.
همان گونه که میدانیم، ازدواج امری مقدس است که باید با آگاهی کامل طرفین صورت بگیرد تا زوجین بتوانند در کنار هم، زندگی موفقی داشته باشند . به همین منظور، در زیر برخی از راه کارهای لازم برای انتخاب همسر مناسب، آورده شده است .
تهیه فهرست تفاهم
اگر فهرستی در باره ویژگیهای همسر دلخواه خود بنویسید و در دسترستان قرار دهید، هدفمند خواهید بود و چنانچه طبیعت بخواهد کنترل فکر و احساس شما را به دست بگیرد و در برابر واقعیت، نابینایتان کند، با آن مقابله خواهید کرد. در این صورت، شانس شما برای یافتن شریکی مطلوب و مناسب که با او بتوانید چراغ زندگی خود را روشن کنید و تا ابد غرق در شادی و سعادت شوید، افزایش مییابد .
هر چه این فهرست را عینیتر، دقیقتر و مشخصتر تهیه کنید، در تعیین اینکه آیا در رابطه صحیحی هستید یا خیر، مفیدتر و موثرتر خواهد بود.
بنابراین، مهم است از کسی که میخواهید به عنوان همسر انتخاب کنید، تصوری داشته باشید. در این زمینه با توجه به ویژگیهای مورد نظرتان، میتوانید هر کدام را که میخواهید، انتخاب کنید و یا کیفیتهای دیگری را به این مجموعه اضافه نمایید. آن گاه آنها را با توجه به آنچه برای شما مهم است، اولویتبندی کنید، بهطوری که بدانید کدامیک برای شما اهمیت بیشتری دارد. در پایان، باید بتوانید تصویر ایدهآلی از کسی که می خواهید بقیه زندگی خود را با او بگذرانید، داشته باشید.
برای شروع، کاغذی بردارید و ویژگیهای همسر ایدهآل خود را یادداشت کنید برای این منظور، کافی است تمام فضایل، ارزشها، خصلتها و ویژگیهای شخصیتی همسر مورد نظر خود را قید کنید. سعی کنید این فهرست تا حد ممکن، دقیق و جامع باشد.
هر چه این فهرست را عینیتر، دقیقتر و مشخصتر تهیه کنید، در تعیین اینکه آیا در رابطه صحیحی هستید یا خیر، مفیدتر و موثرتر خواهد بود. از طرفی، هرچه از همسر ایدهآل خود تصویر روشنتری داشته باشید، در یافتن همسر موردعلاقهتان، موفقتر میشوید.
با تهیه «فهرست تفاهم»، چیزهای زیادی راجع به خودتان خواهید آموخت. بعد از آنکه آن را نوشتید، دوباره آن را بخوانید و سوالهای زیر را از خود بپرسید:
- چه تعداد از این ویژگیها را دارا هستم؟
- چه تعداد از این ویژگیها را آرزو دارم که داشته باشم؟
ممکن است تعجب کنید که فهرست تفاهم شما، نه تنها همسر ایدهآلتان را توصیف میکند، بلکه تصویر آرمانی شما از خودتان یا به عبارتی، خود ایدهآلی شما را نیز به تصویر میکشد
شما با استفاده از گفتوگو میتوانید از روحیات و شخصیت همسر آیندهتان، شناخت بهتری کسب نمایید. در این گونه گفتوگوها هر یک از هر طرف، صادقانه به معرفی خود و بیان ویژگیهای اصلی خویش میپردازد و خواستههایش را از طرف مقابل و زندگی مشترک با او بیان می کند. همچنین روشی که شخص میخواهد در زندگی مشترک در پیش گیرد و شرایط موجود او، از مسائلی است که در این گونه گفت و گوها، مطرح میشود.
در این گونه گفت و گوها به عنوان نمونه، میتوان درباره محورهای زیر به تبادل نظر پرداخت:
- مدیریت خانواده و نقش زن و مرد
- شرایط مادی زندگی
- روشهای حل اختلاف و تبادلنظر در زندگی مشترک
- رفت و آمدهای و معاشرتها
- و مسائل دیگر که مورد علاقه و شاید تاکید هر یک از دو طرف است
اگر هر یک از دو طرف، شرط هایی دربارهی زندگی مشترک دارد، باید به روشنی مطرح سازد. همچنین وجود هر گونه عیب یا معلولیت جسمانی و ابتلا به هر گونه بیماری جسمانی یا روانی مهم، یا طرف مقابل، در میان گذاشته شود. البته ذکر عیبهای جزئی که اغلب اهمیت چندانی در روابط زناشویی ندارد، ضروری نیست. اگر پس از این گفتو گوها و تعیین شرط ها، دو طرف به توافق برسند، در آینده با مشکلات کمتری روبه رو میشوند.
فهرست تفاهم شما، نه تنها همسر ایدهآلتان را توصیف میکند، بلکه تصویر آرمانی شما از خودتان یا به عبارتی، خود ایدهآلی شما را نیز به تصویر میکشد
از آن جایی که پیوند زناشویی، پیوندی آسمانی است، باید پیش از انجام آن، تمامی زوایا و جوانب آن را در نظر گرفت که تا حد امکان، این پیوند، پیوندی صحیح و سالم باشد و از هر گونه آسیبی مصون بماند تا به این ترتیب، پایههای کانون خانواده که مهمترین و اساسیترین واحد اجتماع است، تقویت شود و همچنان سالم و مستحکم باقی بماند.
پیوند زناشویی را از جهاتی میتوان مشابه پیوند بین دو گیاه دانست. هر باغبانی به خوبی میداند که هر گیاهی را نمیتوان به هر گیاهی پیوند زد. هدف از پیوند گیاهان، رسیدن به میوه بهتر و بیشتر در ریشهای محکم تر است. پس دو گیاهی به یکدیگر پیوند زده میشوند که ضمن داشتن تشابه ساختمانی، خصوصیات ویژهای نیز داشته باشند، برای نمونه یکی میوه بهتری بدهد و دیگری از ریشه، تنه و شاخ و برگ بیشتری برخوردار باشد تا با انجام عمل پیوند، درخت تنومندتر و پربارتر حاصل شود.
«زناشویی در حقیقت پیوندی است که از درختی به درخت دیگر میزنند، اگر خوب گرفت، هر دو بارور میشوند و اگر بد شد، هر دو خشک میشوند.»
در انتخاب همسر، بایستی هدف، انتخاب یک «همسر» به تمام معنی کلمه باشد یعنی انتخاب یک همراه، همدم، همدل، همقدم، همفکر و همدوش که بتواند مسیر رشد و تعالی را در کنار و هم گام و همراه با همسرش بپیماید. آنان باید به تنهایی نیز این توانایی را داشته باشند که در غیاب دیگری، کانون خانواده را گرم و روشن نگه داشته و از آن پاسداری نمایند. ضمن آنکه باید بتوانند در آینده، نقش پدر و یا مادری لایق و مهربان را نیز ایفا نمایند.
پس بایستی قبل از انجام هر گونه اقدامی در مورد ازدواج، تمامی جوانب و پیامدهای این پیوند در نظر گرفته شود و از سهلانگاری خودداری شود. در ضمن، باید دانست که در جامعه ما وقتی دو نفر با یکدیگر پیوند برقرار میکنند، تنها آنان نیستند که با یکدیگر پیوند برقرار میکنند! بنابراین نباید طرفین به صرف اینکه یکدیگر را دوست دارند، چشمشان را به روی ناهماهنگیها و مشکلها و کاستیهای دو خانواده ببندند زیرا خواه ناخواه دود آن، دیر یا زود، به چشم هر دوی آنان و خانوادههایشان خواهد رفت که آنگاه دیگر خیلی دیر خواهد بود.
جهت پیشگیری از این گونه مشکلها و مشخص نمودن میزان هماهنگی و نزدیکی بین دو زوج و میزان موفقیت پیوند ازدواج آنان، مراجعه به یک مشاور با تجربه در امر مشاوره ازدواج، میتواند جلوی بسیاری از این مشکلات را بگیرد. با مشاوره، میزان هماهنگی دیدگاههای دو طرف (در زمینههای زیستی، روانی، اجتماعی، شخصیتی، رفتاری، فرهنگی، اقتصادی، اعتقادی، جغرافیایی، خانوادگی، فردی و...) روشن شده و با دیدی باز و با علم و اطلاع کافی از تمام جوانب موضوع، پیوند زناشویی خود را منعقد مینمایند. به این ترتیب، از بسیاری مشکلها و عواقب جبران ناپذیری که در اثر عدم رعایت این نکتهها، گریبان گیرشان خواهد شد، مصون خواهند ماند
در این مقاله، راهکارهایی داریم برای جوانانی که قصد ازدواج دارند، که با توجه به آن و البته با قراردادن آن در متن زندگی خود به گفتوشنودی منطقی در نشست خواستگاری بپردازند :
اغلب دختران و پسران در جامعهی امروزی، موفق شدهاند که به اعتمادبهنفس و اتکا به خویش دستیابند، در مجامع عمومی حضور یابند، تحصیل کنند، و در ارتباط با جنس مخالف در محیطهای شغلی، فرهنگی، خرید، سفر و... انفعالی عمل ننمایند. اما همین دختران و پسران جوان که در محیطهای اجتماعی اینچنین توانا عمل میکنند، هنگامیکه پای خواستگاری و ازدواج و صحبت آن به میان میآید، در استرس و فشار قرارگرفته و تنش حاصل از این امر مهم، بر اعصاب و فیزیولوژی و روان آنان تأثیرهای منفی بهجای میگذارد تا جایی که خیلی از گفتنیها، ناگفته باقیمیماند و خیلی از بررسیها انجام نمیشود و درنتیجه اگر ازدواج سرنگیرد، تجربه و اندوختهی مثبتی از این گذران وقت، حاصل نمیگردد و اگر هم خدای ناکرده، سرانجام آن به زندگی مشترک منتهی شد که وای بر هر زوجی که عدم شفافسازیهای لازم، آنان را در برابر عمل انجامشدهای قراردهد که این خود، شروع داستان غمانگیزی است و سرآغاز مشکلهای شدید روحی و لطمههای عاطفی یک نسل را پایهریزی مینهد .
اولین نمایی که یک فرد از خود میدهد، تصویری است که او از خود دارد، ببینید آیا این تصویر را میپسندید؟
بنابراین در ادامه سعی داریم با دادن خط مشی هایی کاربردی شما را در جریان خواستگاری یاری کنیم تا به بهترین نحو انتخاب نمایید .
بهصورت کلی از خود، گذشته و حال خویش صحبت کنید و از همسر احتمالی خود نیز تقاضا کنید که بهطور متقابل از خود بگوید. (به جزئیات نپردازید) آیا میان گذشته و حال او تغییری مثبت مشاهده میکنید و آیا این تصویر با آنچه شما از او در ذهن دارید و از همسر آیندهتان انتظار دارید، مطابقت دارد؟
از او سؤال کنید که هدفش از ازدواج چیست؟
ازدواج، یک تعامل چندجانبه است و هدف فردی را جوابگو نیست. اگر مرد یا زنی فقط برای فرار از تنهایی، امرار معاش و یا نیاز جنسی و... به ازدواج تن دهد، در راه پرخطری گام نهاده است. او بهطور دقیق باید بداند که همسرش، دوست او نیست و فراتر از یک دوست و یا یک حمایتکنندهی مالی در زندگیاش ارزش دارد
مسؤولیتپذیری او را بسنجید :
میتوانید با سؤالهایی در ارتباط با خانواده و یا دوستان و همکارانش و اینکه در چه مواقعی با آنان بیشتر ارتباط دارد (شادی یا غم) آگاه شوید که او نسبت به کسانی که دوستشان دارد تا چه حد احساس مسؤولیت میکند و در مواقع اضطراری، اولویتها را برای خود درنظر میگیرد یا عزیزانش؟ این سؤال را از خود نیز بپرسید .
پنجرهی نگاه او را نسبت به جامعه و اطرافیانش ارزیابی نمایید. آنانی که از سرنوشت گله دارند، درحقیقت از خود گلهمندند و نمیتوانند نسبت به اطرافیان خویش، خوشبین باشند.
اعتماد او را به جامعه و اطرافیانش بررسی کنید:
شک، بدبینی و بیاعتمادی، پایههای لرزانی را در زندگی زناشویی بنیان مینهند. دیدگاه خوشبین و امیدوارانه به آینده، زیربنایی برای تلاش مداوم است.
هماهنگیهای سلیقهای همدیگر را مقایسه کنید:
زندگی مشترک، نیاز به همکاری، همفکری و همدلی دارد که در صورت درک متقابل، امکانپذیر میباشد. برای این همآوایی، بهتر است که بهصورت نسبی، سلیقههایتان در یک راستا باشد. پس سلیقههای خود را بازگو و نظرهای او را جویا شوید.
دربارهی کسانی که برای شما و او مهماند، با یکدیگر صحبت کنید:
اگر در آغاز زندگی مشترک، اهمیتی را که برای خانواده و دوستان خود به نسبت اولویت قائلید مطرح کنید، در طول زندگی از روابط صمیمانهی او با گروهی از افراد نخواهید رنجید. حد و حدود این اهمیت را سؤال کنید و دربارهی خود نیز اولویتهایتان را مطرح کنید.
از وضعیت اقتصادی همسر احتمالیتان آگاه شوید:
از مهمترین موارد مشکلزا در روابط زوجها، عدم شناخت کافی از وضعیت مالی یکدیگر میباشد. مهم این است که از هماکنون بدانید که در آینده، خود را باید در چه سطح اقتصادی قراردهید تا قصری خیالی برای خود تصور نکنید. در رابطه با این گزینه، بهگونهای شفاف گفتوگو کنید. مهم این است که وضعیت مالی همسر شما اکنون در چه سطحی است نه در آینده.
نظر او را در ارتباط با تشریک مساعی جویا شوید:
اگر کسی که با او ازدواج میکنید، دیدگاهی افقی به شما داشته باشد و از بالا به شما نگاه نکند، از شما در کارهایش مشورت خواهد گرفت و شما در شادیها و مشکلهای یکدیگر سهیم میشوید و نسبت به نظرهای همدیگر جبههگیری نمیکنید.
حریمشناسی و احترام را در رفتار او جستوجو نمایید:
احترام زوجها در زندگی برای یکدیگر و عدم حرمتشکنی، مانع کدورتهای کوچک خواهد شد. آجرهای بیاحترامی را اگر به سمت یکدیگر نشانه بگیرید، پس از مدتی خانهای وسیع از کینه و دلسردی ساخته خواهد شد. باید پذیرفت که هر انسانی، منحصربهفرد است و حریم خود را دارد. از او دامنهی اعتدال حرمت را برای همسرش سؤال کنید و خود نیز در این مورد نظر دهید.
نظر او را در مورد پیشرفت و رشد در طول زندگی سؤال کنید:
همسران میبایستی بستر نرم و مناسبی برای رشد و پیشرفت روزافزون یکدیگر باشند تا به موازات یکدیگر تعالی یابند و راکد نمانند. گاه لازم است که یکی از زوجها به ادامهی تحصیل، یادگیری هنر و یا زندگی در شهری دورافتاده بپردازد، همراهی در این مواقع، ضروری است.
خواستههای موردنظر خود را بدون شرم، بازگو کنید:
اگر ازدواج در این مقطع سرنگیرد، بهتر از این است که در مرحلههای بعدی، وقتی هزینههای عاطفی و اقتصادی بسیاری برای آن انجام شد، بههم بخورد. ملاکها، ارزشها، خواستهها، توقعها و تفکرهای خود را بدون شرم بیان کنید تا تصمیم شما از روی منطق باشد و زندگیتان را با کسی سهیم شوید که بر شما بیفزاید نه اینکه از داشتههایتان بکاهد
عناوین یادداشتهای وبلاگ
دسته بندی موضوعی