در مثالی که در زیر آمده، مطلب به صورت شفاف تری بیان شده است :
حدود یک سال ونیم که از ازدواجم با مهرداد می گذره. اوایل ازدواجمون مهرداد خیلی حواسش بهم بود و توجه زیادی بهم داشت. مدتی از ازدواجمون که گذشت من مهردادرو مثل گذشته نمی دیدم، خیلی زود عصبانی می شد و بر سر مسائل جزئی و پیش پا افتاده بحث و مشاجره می کرد. خیلی وقت ها اونو مضطرب می دیدم و نگران، ولی وقتی ازش دلیلش را جویا می شدم طفره می رفت و یه جواب سربالا می داد. دوست چندانی نداشت و ما حتی رفت و آمد خانوادگی هم با کسی نداشتیم از بس که بداخلاق بود. بعدها متوجه شدم که نه تنها نسبت به من بلکه نسبت به دیگران هم این رفتارها رو داره رفتارهایی مثل بداخلاقی، سوءظن، رفتارهای مضطربانه، توهم، حساسیت نسبت به مسائل جزئی و کم اهمیت و..... سرتون را درد نیارم رفتار مهرداد هر روز بدتر و بدتر می شد تا این که از طریق یکی از دوستام که روان پزشک بود و من یه ترتیبی دادم که به خونمون بیاد متوجه شدم که مهرداد دچار (شخصیت پارانوئیدی) است و خودش و خانوادش از این بیماری اطلاع داشتند و این مسأله به این مهمی را از من و خانوادم پنهون کردن حالا من باید با این بیماری و بزرگ تر از اون، این بی صداقتی که از اول ازدواج با من بوده چه کنم؟
آگاهی از سلامت روانی و جسمانی و تعادل عاطفی طرف مقابل قبل از عقد زوجیت امر بسیار مهمی است. پنهان کردن هرگونه مشکل جسمی و احیاناً مشکل روانی و یا اختلال شخصیت نه تنها شخص را مرتکب مسئولیت اخلاقی، شرعی و قانونی می کند، بلکه نگرانی های زیادی را در پایه ریزی یک زندگی مشترک و ادامة آن در پی خواهد داشت. چه بسیار مشاهده می شود که افرادی با نیت دلسوزانه در فکر ازدواج فرزندشان هستند که مدتی دچار بیماری بوده و به آنان توصیه می کنند که اگر ازدواج کند می تواند سلامتی خود را بازیابد. متأسفانه در بسیاری از موارد این قبیل ازدواج ها دوام چندانی ندارد. همان طور که در داستان بالا مشاهده کردید مهرداد که دچار شخصیت پارانوییدی است و با اصرار اطرافیان و بدون آن که طرف مقابل اطلاعی از این اختلال داشته باشد، ازدواج کرده است، نمی تواند زمینه آرامش همسرش را فراهم نماید و زندگی موفقی را تجربه نمایند. چراکه از جمله ویژگی های اصلی این بیماری سوءظن گسترده نسبت به دیگران، حساسیت زیاد نسبت به دیگران، و هم چنین حساسیت نسبت به مسائل جزئی و کم اهمیت، باورها و نگرش های متعصبانه، بد اخلاقی، توهم، رفتارهای مضطربانه، مشاجره های خشم آلود و عدم ارتباط عاطفی با دیگران می باشد. طبیعی است که فردی که دچار چنین ویژگی هایی می باشد نمی تواند در زندگی مشترک خود موفق باشد. این قبیل افراد تمایل دارند حتی مشکلات خود را به عوامل بیرونی نسبت دهند. انتقادپذیر نیستند، به ندرت حاضر می شوند به کلینیک های درمانی مراجعه کنند و تحت درمان قرار بگیرند. این اختلال در آقایان بیشتر از خانم ها مشاهده می شود.با توجه به مطالبی که ذکر شد آیا چنین افرادی می توانند یک زندگی موفق را پایه ریزی کنند و در آینده فرزندان سالمی را چه از لحاظ روحی و چه از لحاظ جسمی تحویل جامعه بدهند؟؟؟
چنانچه دختر یا پسر سابقه ابتلا به بیماری جسمی یا ناراحتی روانی و یا دچار یک اختلال شخصیتی بوده که مدتی زیر نظر یک روان پزشک و روان شناس بوده و ممکن است مدتی در بیمارستان به علت یک بیماری جسمی تحت درمان بوده، شایسته است قبل از ازدواج، به اطلاع طرف مقابل برساند
چنان چه دختر یا پسر سابقه ابتلا به بیماری جسمی یا ناراحتی روانی و یا دچار یک اختلال شخصیتی بوده که مدتی زیر نظر یک روان پزشک و روان شناس بوده و ممکن است مدتی در بیمارستان به علت یک بیماری جسمی تحت درمان بوده، شایسته است قبل از ازدواج، به اطلاع طرف مقابل برساند تا در صورت نیاز و تمایل ، خانواده ایشان بتوانند در موردبیماری ،امکان ازدواج و چگونگی زندگی مشترک بافرد بیماراز متخصصان مربوط مشورت لازم رابگیرند.
عناوین یادداشتهای وبلاگ
دسته بندی موضوعی